کد مطلب:124327 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:204

او سخن می گوید و علی می شنود
[2]-21- فرات كوفی با سند خود از امام صادق علیه السلام نقل كرده كه فرمود:

علی بن ابیطالب علیه السلام به حسن علیه السلام فرمود:فرزندم! برخیز و خطبه بخوان؛ تا سخنت را بشنوم. حسن علیه السلام عرض كرد:پدرجان! چگونه خطبه بخوانم و حال آن كه به چهره ات می نگرم (و) شرم می كنم؟ پس علی بن ابیطالب علیه السلام مادران فرزندان خود را (بر پای سخن او) جمع كرد و خود در جایی پنهان شد. كه سخن او را می شنید. پس حسن علیه السلام برخاست و فرمود:سپاس مخصوص خدایی است كه یگانه ی بی مانند، پیوسته ی بی آفرینش، قائم به ذات بی مشقت، آفریدگار بی تلاش، توصیف شده ی بی نهایت، شناخته شده ی بی محدودیت، و عزیزی است كه همیشه در ازلیت خود سرمدی است. دل ها از بیم هیبت او خاموش، عقل ها از هراس عزت او مدهوش و گردن ها از عظمت قدرت او افتاده است. اندازه ی جبروت او (و توانمندی اش) بر (اندیشه و) دل هیچ انسانی نگذرد. ژرفای جلالش را (ادراك) هیچ كسی نرسد. عمق عظمتش را هیچ بیانگری، بیان نتواند. دانشمندان با عقول خود به او نرسند، اندیشمندان با تدبیر امورشان او را نیابند. داناترین آفریدگان به او كسی است كه او را با حد (و حدود) نشناسد. او دیدگان را دریابد و دیدگان او را درنیابند. او لطیف آگاه است. اما بعد، علی علیه السلام بابی است كه هر كس داخل آن باب شود، مؤمن است و هر كس از آن خارج شود، كافر است. به این باور پایبندم و از خدای بزرگ برای خود و شما، طلب مغفرت می كنم.



[ صفحه 44]



پس علی بن ابیطالب علیه السلام برخاست و میان دیدگان او را بوسید و فرمود:«فرزندانی كه بعضی از آنان از (نسل) بعض دیگرند، و خداوند شنوای داناست. [1] » [2] .


[1] (ذرية بعضها من بعض والله سميع عليم).

[2] تفسير الفرات:79 ح 55.